۱۳۹۱ مرداد ۲۹, یکشنبه

 

پگاه آهنگرانی:
صدا و سیما رسانه ملی است. روزی چند بار این جمله را از در و دیوار و گوشه و کنار می‌شنویم. در بخشی از این مملکت فاجعه‌یی رخ می‌دهد که صدها تن کشته و چند هزار نفر زخمی و چندین هزار نفر بی‌خانمان می‌شوند. ظاهرا این حادثه ابعاد ملی دارد. در این مواقع سرعت عمل و موقع‌سنجی بسیار چاره‌ساز و کارآمد است و می‌تواند خسارات فاجعه را کمتر کند. تلویزیون با پوشش همه‌گیری که دارد می‌تواند از هر ارگانی موثرتر باشد ولی در عمل چه می‌شود؟
متن کامل یادداشت پگاه را در لینک زیر بخوانید:
http://sepidedam.org/
متن کامل

 


تحلیل سوسن‌ شریعتی از پیامک‌های شوخی با دکتر

۱۳۹۱ مرداد ۲۷, جمعه

0 نظرات  

سوسن شریعتی : شريعتي چه اسطوره باشد و اين پيامك‌ها به قصد شكستش ارسال مي‌شود، چه دست‌هاي پنهان دست‌اندركار توطئه‌اي به قصد تخريب آدم محبوب و معتبري باشند، هر دو مبارك است. در شق اول بايد خوشحال بود كه بار ديگر شريعتي بهانه‌اي شده است براي برداشتن گامي به سوي گسترش فرهنگ تساهل و بردباري. در شق دوم معلوم مي‌شود كه شريعتي تهديدي است جدي و بايد بدلش ساخت به موضوع خنده. شريعتي در اين ميان، اگر اسطوره نباشد كه خب با اين طنزها نمي‌شكند و اگر هم اسطوره باشد كه با اين توطئه‌ها اسطوره را نمي‌شود، سرنگون كرد. بگذاريد حالشان را بكنند: نسل جوان باشد يا دست‌هاي پنهان. (تحلیلی از پیامک‌های شوخی با دکتر / سال ۱۳۹۱ )


http://www.aftabnews.ir/vdcb9zb8arhb0zp.uiur.html


۱۳۹۱ مرداد ۲۶, پنجشنبه

0 نظرات  


راهی که از لجن تا خدا کشیده شده است "مذهب" نام دارد. مذهب "هدف" نیست ، "راه" است . تمام بدبختی هائی که در جامعه های مذهبی دیده می شود ، به این علت است که مذهب تغییر روح و جهت داده و در نتیجه نقشی که دارد عوض شده است و این بدان علت است که مذهب را هدف کرده اند.

دکتر علی شریعتی / اسلام شناسی1 / صفحه 47


دعا

۱۳۹۱ مرداد ۲۲, یکشنبه

1 نظرات  

دعا فقط صحنه خواندن خدا نیست که عرصه شناختن او هم هست؛ مونولوگ نیست، دیالوگ هم هست؛ سخن گفتنی دوسویه است و در این مکالمه و مخاطبه است که هم انس حاصل می شود هم شناخت؛ هم پالایش روح می شود، هم تقویت ایمان؛ هم دل خرسند می گردد، هم خرد و چنین است که آدمی به تمامیت خویش در محضر تمامیت طلب ربوبی حاضر میشود و نه دستار، که سر را هم می بازد و نه به اضطرار عاقلانه که به اختیار عاشقانه می شکند. معشوق، همه وجود عاشق را از دل و جان و خرد می خرد و استیفا می کند و این سودای خوش عاقبت در صحنه پرصفای دعا صورت می گیرد که سیرابی سیرت و سریرت در اوست.
در دعا هم از نیاز عاشق سخن می رود، هم از ناز معشوق؛ هم از احتیاج این هم از اشتیاق او؛ هم از انس، هم از خوف؛ هم از محبت هم از معرفت؛ هم از توبه و انابت، هم از کرم و اجابت؛ هم از حاجات معیشتی و زمینی، هم از مطلوبات آرمانی و آسمانی؛ هم از تسلیم هم از تعلیم. و چیست جز دعا که این همه نعمت و برکات از دامان و آستین آن سخاوتمند فرو ریزد و آن همه خدمات و حسنات که کریمانه از دست او برخیزد ……


--------
ریزنویس!:شروع به کار دوباره ی من در این وبلاگ به تاریخ 22.05.91